یک سال از آخرین باری که نویسندهی این مطلب پست گذاشته میگذره...بعد از یکسال انتظار بالاخره او اینجاست و داره تایپ میکنه. او بالاخره از محوی درمیآید...
بعله من اینجام!D:
شاد و خرم و البته کمی خلD:
راستشو بگم این پستو نمیذارم چون دلم واسه نوشتن تنگ شده یا وبم خاک گرفته. این چند وقته شدیدا احساس بی مصرف و بی فایده بودن میکنم پس دارم مینویسم تا این حس بد رو دور کنم...(فقط وقتی دارم بازی میکنم یا فیلم میبینم این حس از بین میره:/)
به عنوان اولین پست سال جدید تصمیم داشتم از یه چیز قشنگ بنویسم. یه چیزی مثل اولویتهام در سال جدید. یا شاید یه بند ازکتاب بیشعوری که به دلم نشسته. به این فکر کردم ایدههایی که از داستانای مختلف دارم رو این جا جمع بندی کنم و اینم در نظر گرفتم که درمورد نفرتم نسبت به عیددیدنی غرغر کنم. در هر صورت بعد از این همه فکر تهش اینجام و نمیدونم چی بگم. وبلاگ قبلیم به فنا رفت پس نمیتونم بهش سر بزنم و ببینم سال قبل چی نوشتن و طبق معمول حافظهی خوبی هم ندارم که یادم باشه.
راستشو بگم یک ساعت تا قبل از اینکه سال تحویل بشه اصلا نمیدونستم داریم به آخرای سال نزدیک میشم و انتظار داشتم حداقل یه هفته تا سال جدید فاصله داشته باشم:/
در حال حاضر روزای سال جدید برام روزایی هستن مثل هر روز. با این تفاوت که صبحش کلاس انلاین ندارم.
خلاصه اینکه این جانب هیچ ایدهای از اینکه دقیقا از چی بنویسم ندارم. در نتیجه شما را با زر زرهایم تنها میگذارم~
.
.
.
پ.ن1: بالاخره بعد از یک سال پادشاه ابدی رو تموم کردم و باید بگم از پایانش تا حدودی راضی بودم...و الان دلم به شکل عجیبی میخواد یه داستان با موضوع جهانهای موازی بنویسم#-#
پ.ن2: دارم به این فکر میکنم که نوشتن یه داستان تخیلی بیشتر بهم میچسبه یا نوشتن یه داستان واقع گرایانه.*وی مدتی است دست از نوشتن برداشته و نمیداند چه مرگش است*
پ.ن3: یک سوال مهم. فکر کنین شما یه گیمر هستین و بین دو تا کاراکتر میخواین یکیشو بخرین. کاراکتر شمارهی یک به عنوان یک جادوگر میتونه همتیمیهاشو ساپورت کنه و به چند نفر در آن واحد صدمه بزنه. و کاراکتر شمارهی دو به عنوان یک قاتل میتونه همتیمیهاشو ساپورت کنه، به یک نفر حمله و اونو به شکل نود در صدی بکشه. حالا شما کدوم رو ترجیح میدین؟ هنوز چند هزار تا کم دارم تا بخرمشون اما این سوال شدیدا مغزمو درگیر کرده که کدوم بهتره@-@*وی هیچوقت در تصمیم گیری موفق نبود*