Each new day is a blank page in the diary of your life. The secret of success is in turning that diary into the best story you possibly can.
Douglas Pagels-
*اینجا یک چهار دیواری دنج است برای وی تا هرچه در مغزش سنگینی میکند را خالی کند~*
Each new day is a blank page in the diary of your life. The secret of success is in turning that diary into the best story you possibly can.
Douglas Pagels-
*اینجا یک چهار دیواری دنج است برای وی تا هرچه در مغزش سنگینی میکند را خالی کند~*
عجیبه که انقدر با عقل جور درمیاد😭😂
...اگه بخوام با روبی از دولت آنتوریوم فرار کنم چی؟
من فقط یه EXTP شر با خلافکار شدن فاصله دارم
نمیتونی منتظر بمونی؟
من همیشه یادم میره
سر انیمه های درحال پخش همیشه این اتفاق میفته. یه مدت میگذره میبینم تیکه های مهمش ترند شدن و من با اینکه داشتم درحال پخش میدیدم اسپویل شدم چون یادم رفته قسمت جدید که پنج روز پیش اومده رو دانلود کنم😂
خیلی راحتم از فاز یه چیزی میرم بیرون. اگه حسشو داشته باشم بدجوری میفتم به جونش، ولی اگه حسش بره ماه ها هم بگذره نمیتونم خودمو مجبور کنم برگردم طرفش...
مثل داستانت:|💔
نمیدونممم ولی یادمه کتاب دستت بود. یا بغلت بود. شاید تو کتاب فروشی بودیم. حس میکنم-
+ نههه اگه روبی بود که همون اول جیغ میزدم از دستش فرار میکردم😭😂
توی داستان طرفدارشم. خیلی جذابه و عاشقشم و همه چی... ولی اگه تو زندگی واقعی یه روبی ببینم از اعماق وجودم وحشت میکنم
...اگه من بخوام توی دفن کردن جنازه به روبی کمک کنم چی؟•-•
هه هه. از کجا فهمیدی؟:))
ولی من این تابستونو دوست داشتم. توی مدرسه انقدر بهم سخت گذشته بود که کل تابستون فقط از اینکه قرار نیست برم مدرسه خوشحال بودمXD
هرچند واقعا سریع گذشت و الان که داره تموم میشه میبینم توش هیچکار نکردم...
خوابتو دیدم++....
اصلاااا یادم نیست چی بود ولی حس کردم باید بهت خبر بدم
+ حس میکنم توی خوابم وایب قرمز و مشکی و ENTP میدادی. یه لبخند شیطانی روی لبت بود و یا داشتی از راه به درم میکردی یا نگاهت میگفت قراره این کارو بکنی ولی برعکسشو انجام میدادیXD
توی تابستون رسما هیچکار نکردم پس تعجب نکن که هنوز سه پارتی که برام فرستادیو نخوندم🙂
هی میخوام برم بخونمشون یادم میاد یکم خوندم و نمیدونم تا کجا و پیدا کردنش سخته
احتمالا روزای اول مدرسه وسط کلاس بشینم بخونمشونD: توی دوران مدرسه فعال تر از تابستون میشم
تو تابستون اصلا باهات حرف زدم؟++....
آره ولی ورژن صادق من یکم رومخه چون ضدحاله′-′
خیلی خوشحالم که باهام موافقیTT
شروع خیلی فوقالعاده ای داشت ولی از پایانشم خوشم نیومد...
وای دقیقا:| این چیزیه که درمورد این سبک شخصیت اصلیا خیلی اذیتم میکنه. نویسنده سعی میکنه خیلی قوی و شجاع نشونشون بده و ظاهرا خودشونم همچین فکریو درمورد خودشون میکنن، ولی همش بقیه باید برن از وسط دردسر نجاتشون بدن
ولی توصیفاتش واقعا خوب بودن. با کتابای دیگه خیلی فرق میکرد و جزو چیزایی بود که خوندنش یه جورایی بهم کمک میکرد
خیلی ناراحت شدم آخرش گذشته ی نمگی و کرینو نگفتن:′)
کلا در حق کرین خیلی کم لطفی شد...
شیکیم همینطور. توقع داشتم بیشتر ببینمش
کلا جز چند تا از شخصیت اصلیا به بقیه خیلی کم توجه کردن🚶💔
آره. البته قبل امتحانا همه کاری کردم فقط پیوسته انجامش ندادم
من هیچوقت استرس امتحانو نمیگیرم. قبلش واقعا همه کاری میکنم فقط اگه اطلاعات جدیدی بره توی مغزم جای درسایی که خوندمو میگیره پس ترجیح میدم کتاب نخونم😂
فصل اولشو که میخوندم صحنه های نسیمی از فردا توی ذهنم پخش میشد
ولی بخوام صادق باشم که باعث میشه رومخ باشم، از این مدل شخصیت اصلیا خیلی خوشم نمیاد
تا الان شصت درصدشو تو طاقچه خوندم. عوض مینا نمگی و خدای دریا رو خیلی دوست داشتم:)) هرچند خیلی کم خودشو نشون داد ولی جوری اومد که باعث شد خیلی ازش خوشم بیاد
+ نمگی شدیدا شبیه یکی از همکلاسیامه-
نگا- دارم دختری که به اعماق دریا افتادو میخونمD′:
توی این موقعیت واقعا برام حرومه ولی شبا حوصلم خیلی سر میره
خیلی وایب خودتو میده. هیچ ایده ای ندارم چرا و چیش ولی هر جمله ای که میخونم یادت میفتم و مغزم اینجوری میشه که: عه چقدر آکامه
و اینکه لطفا بگو فقط من نبود اولاشو میخوندم همش یاد نسیمی از فردا میفتادم:′)
*برگشتن به ناکجاآبادی که توش گم شده بودم*
دلم میخواد بزنمتتتت:///
خیلی عوضی ای... دیگ اصن امیدی نداشتم که بخوای برگردی...فقط هر روز میومدم چک میکردم ببینم جواب دادی با نه..
الانم واقعا نمیدونم ذوق داشته باشم یا از از دستت عصبانی باشمT__T
اوکی^~^
+چرا دونت فایت د فیلینگ انقد خوبه؟هر روز بهش گوش میدم و ازش سیر نمیشمTT
+یعنی قراره کنسرتی بدون چانبک داشته باشیم...؟
حس میکنم هرکاری کنم ذوقم تخلیه نمیشه!!!
راستی اکامه امتحاناتت تموم شدن؟یا کی تموم میشن؟دلن بدجور برا حرف زدن باهات تنگ شده):
وای دقیقاا منم همین انتظارو داشتم ولی یه چیز محشر تر تحویلمون دادنTT
خفن؟محشرر بوددددTT
از بهترین چیزایی بود که شنیدم!
بگو فقط من نیستم اخرای ام وی چشمم میمونه رو لیT__T
و اون ویت اکسوال اخرش منو کشت...(':
از وقتی اومده دارم استریم میزنم... خوبیش اینه اخرای نته و زیاد عذاب وجدان ندارم...XD
یک و نیم کامبک داریمم...الان از ذوق میمیرمT______T
چرا نیستی اخه...من الان پیش کی خودمو تخلیه کنمTT
انگار یه فن پدرش با پدر بکهیون اشنا شده و از بکهیون برا دخترش امضا گرفتههه...چرا انقد خرشانسنTT
اون روز به مامانم گفتم البوم میخوام...چیزی نگفت ولی معلومه قبول نکرد و بابامم که به خرید نتی اعتماد نداره...ما خیلی بدبختیم
مگه میشه ندیده باشممم؟؟؟خیلی جذاب بودننننT_____T
به قول دختر عموم اکسو پروردگاران کانسپتنTT
موی مشکی خیلی بهشون میاد..رنگ موی کایو که نگمTT
یه فن چنو با خانواده اش دیدههه...تو فروشگاه...و چنو از صدای خنده اش شناخته...من دلم برا چن تنگ شدهT____T
+و چه عجب شما دیده شدی...وقتی دیدم جواب دادی خیلی ذوق کردم که برگشتیXD
دلم برات تنگ شده بودTT
تحلیلا رو دیدی؟TT
راستی اکامه پیجی میشناسی تحلیل ام ویارو گذاشته باشه؟
و ما اینجا اس امی رو داریم که همه چیز رو به نام خودش زده.
انگار چانیول قبل رفتن به سربازی وکلای خصوصی و حرفه ای استخدام کرده که در حال جمع اوری اطلاعات برای تنظیم شکایت بودن که انگار اس ام هم فقط باهاشون همکاری داشته...همون اول که خبرو شنیدم واقعا تعجب کردم اس امی که اون اول گفت زندگی شخصی ایدلامون به ما ربطی نداره همچین کاری کرده باشه.
به قول اون توییت برای اولین باره که میشنوم ایدلی عذرخواهی نکرد و در سکوت منتظر عدالت موند و به جاش فقط به فناش گفت که من از اعتمادی که بهم داشتین نا امیدتون نمیکنم.
به خاطر همین عوضیاس که تا حالا عکس موهبتو ندیدیم#-#
اکسو هیچ وقت جایگزین نمیشه...واقعا نمیدونم اس ام کی میخواد بفهمه با رفتن پسرا چه ضرری بهش وارد میشه... انگار حتی نزدیک بوده از بیگ تری هم خارج بشه که دوباره با خبر کامبک اکسو کشیده بالا
اوهوم...
از یه طرفم سوپرام یه جورایی به اس ام بندشون کرده...یه کامنت خوندم نوشته بود حتی اگه پسرا بتونن از اس ام کلا جدا بشن مطمئنا اس ام به بک و کای فشار میاره تا تو سوپرام فعالیت داشته باشن و نتونن به اکسو برسن...فعلا باید صبر کنیم...باید به پسرا اعتماد داشته باشیم،قطعا اونا میدونن بهترین راه حل چیه
اره شنیدمش...انگار وکیل خصوصی هم گرفته*-*
واقعا چانیول نباید از اون طرف بگذره...رسما گند کشید به همه چیز!:/
دقیقااا...بهترین خبر بود*--*
حالا من یه چرتی گفتم تو چرا باور کردی؟ذوقم برا کامبک اکسو کور بشه؟؟محالهXD
من واقعا دلم میخواد البوم اکسو رو بخرم...میدونی خیلی حرص دراره که پول خرید البومو داشته باشی ولی اجازشو نهTT
اون نامه ای که بکهیون نوشته بودو دیدی؟TT
فقط اون فنایی که برادراشون با چانیول یا بکهیون تو یه پادگانن...لعنتی اینا خیلی خرشانسن...حسودیم شدXD
البته یه چیز خوب سربازی این بود که یه مدت از دست اس ام و فنای متعصب و نتیزنا راحتن
این عوضیا رو دیدی اکانت زدن تو توییتر و درخواست کردن که چن و چانیول از گروه برن؟!
یکیشون کامیون کرایه کرده که بره جلوی اس ام...حیف که نمیتونیم به جز ریپورت کردن کار دیگه ای بکنیم!!!
اس ام اگه ذره ای شعور داشت الان اون کامیون توی پارکینگ بود!!
خیلی بد بود که فقط سهونو کنار بکهیون دیدم...انتظار همه ی اعضارو داشتم...TT
سوالم اینه که چی به بکهیون نمیاد؟@-@
بعد خرداد میتونیم باهم حرف بزنیم؟دلم برات تنگ شده>.<
تولد بکهیونی هم مبارک...وارد بیست و نه سالگی شده>---<
+اکامه خیلی محوی#-#
بکهیون رفت کمپ اموزشی...عکساشو دیدی؟چرا این بشر انقد کیوته؟TT
حتی با کچلم بامزه اسTT
البته موهاشو کلا از ته نزده...مثل اینکه شیومینم ساعتشو داده به بکهیوننTT
فردا بکهیون میره سربازی...
موهاشو زده..هعی..
گفته اگه بهم اومد عکسمو میزارم...هنوز که هنوزه باورم نمیشه
تاریخ سربازی رفتن بکهیون شش می بود مگه نه؟دو روز دیگه بکهیون میره سربازی...باورم نمیشه...
حس میکنم سربازی رفتنش یه شوخیه...اخه چجوری دو سال بدون بکهیون؟...
عکسای چانیولو تو مراسم پایان دوره اموزشیش دیدی؟خیلی کیوت بود...اون لباسا خیلی بهش میومدTT
از یه طرفم فک میکنم که خوبه که رفتن تا باهم تقریبا تو یه دوره برگردن..ولی خب باورم نمیشه..یعنی نمیخوامTT
جرر😂😂😂
منو باش فکر میکردم یکم پیشرفت کردیXD
من خودم میخوام تابستون بشینم دوباره ببینمش...دلم براش تنگ شده>---<
من که میدونم کاپل مورد علاقه منو بهم نمیرسونن...نویسنده مانگاس کاگورا رو با شینپاچی شیپ میکنه...ادم قحط بود اخه؟
خب واقعا بی انصافیه...تو درمورد طرف هیچی ندونی و بیای بگی نچسبه
و نیازه بگم مامان باباش کاملا ریدن تو زندگیش؟@-@
خب اینکه دوباره برگشت سمت علاقش ولی شما جلوی موفقیتشو گرفتین؟
قطعا!
+راستی اکامه گان شات و رد مون از کاردو شنیدی؟خیلی خوبن!
+هه چه خوب*-*
13 مرداد اخرین سینمایی گینتاما میاد... نمیتونم تا اون موقع صبر کنم و باورم نمیشه یعنی دیگه گینتاما نداریم؟
XD
بعضیا تو کامنتا گفته بودن ازش خوشم نمیاد یا نچسبه:|||||
از یه کامنت خوشم اومد که نوشته بود تصور کنید بکهیونی که خیلی دوستش دارید دبیو نمیکرد و این پسره به جاش بود...اونوقت همینارو درمورد بکهیونم میگفتید(تصور اینکه بکهیون تو اکسو نبود واقعا برام وحشتناکه•-•)
+دلم برات تنگ شده...دلم میخواد باهات بحرفم...اما حیف که امتحانات شروع شدنTT
یکی به من بگه چرا دستم میخوره کامنتام خصوصی ارسال میشن؟/:
نمیدونم درموردش میدونستی با نه ولی خب خیلی شوکه کننده بود برام
لعنتی صداش خیلی خوبه!
آکامهههههههه
تفلتت مبارکککککککککک*-----*
میخواستم برات کادو درست کنم ولی ایده ای به ذهنم نرسید... (امسال توی تولد دوستام براشون ویدیو درست میکردم•-•) به خاطر همین برات از این کیکا گرفتم*-* ازینا
+واقعا ایده ای ندارم که چرا فرستادمش. فقط یهو دیدمش و یادم اومد امروز تولدته′-′.... ولی کادوی خیلی باحالیه مگه نه؟*-* D:
چرا دو بار نوشتم صداش قشنگه؟:|
چرا من یادم میره قبل ارسال کامنتم یه بار بخونمش-_-
تولدت مبارک*--*♡
یه سال بزرگتر شدی>--<
امیدوارم امسال برات پر از لبخند و اتفاقای قشنگ باشه♡
مهم و خاص!
قطعاTT
دقیقا)):
+صداش خیلی قشنگههه*-*
این یکی زیادی قشنگ بود...صداش...خیلی قشنگ بود!!!TT
دانلودش کردم به پلی لیست ثابتم اضافش کردم*-*
امسال اولین سالیه که میتونم کامبکشونو ببینم...منم حس میکنم رو ابرام...من چجوری صبر کنم اخه؟!
هیچ کدوم از این اتفاقا حقش نبود...حالت قیافش هنوزم یادمهTT
وای دقیقا...خیلی خوب گفته)):
تا 2023باید منتظر بمونیم...خیلی زیاده...
اخه اینجا واقعا یه چیز دیگس*-*
از تویی که برای اوردن شارژر لبتاپتم تنبلی کردی چیزی بیشتر از این انتظار نمیرهXD
+ایکس شیومینو دیدی؟خیلی جذاب بود*-*
+راستی کاور انگلیسی بامبی از saay رو شنیدی؟اگه نشنیدی برو دنبالش خیلی قشنگ بود>---<*-*
از یکی شنیدم انگار یکی از نویسنده های اهنگ بامبی بوده
امسال اکسو واقعا کامبک داره...خیلی ذوق دارم...من چجوری صبر کنم؟TT
اونجا که کای گفت چانیولم داره میره سربازی دیدی قیافه چانیول چجوری شد؟بمیرم براش...چطور تونستن باهاش همچین رفتاری داشته باشن؟چجوری دلشون اومد؟TT
دی او خیلی کیوت و جذاب شده بود>---<
+تو از منم تنبل تری که:/
زود برو ببین...قشنگ بود*-*
ام وی سوپر امو دیدی؟خیلی دوست داشتنی بود>--<
همه اشون خیلی کیوت شده بودن... مخصوصا مارک و تمینTT
واقعا همشون فرشته هایین که اشتباهی زمینی شدنTT
+اخه چرا اینا انقدر دوست داشتنین؟؟؟!!!T - T
+اونارو دیدم...ولی فتوشاپ قبول نیسXD
نمیتونم بکهیونو اینجوری تصور کنم...و صد البته سهون و کای:|XD
میدونی جدا از بیماریش..اون فشاری که رو ایدلا هست به شخصه برام واقعا وحشتناکه..و بکهیون یا وجود بیماریش همه اینا رو تحمل کرده
بکهیون همونطور که خودش گفت واقعا قوی بوده!
قطعاTT
مگه میشه عاشق این بشر نشد؟
+دیدی کیونگسو ساعتشو داده بود به چانیول؟TT
+من خیلی دلم میخواد چانیولو با کله کچلش ببینم...حیف شد عکسی گرفته نشد>.<
نمیدونی وقتی خبرشو دیدم چقدر ناراحت شدم...
تصور کن...فشار کاری و از یه طرفم بیماریش...و از یه طرفم هیترا و فن نما ها...
وقتی اونجایی که گفت خیلی نگران نباشین و امیدوارم در اینده حتی وقتی صورتمم پف کنه،بازم کیوت ببینینش خیلی ناراحت شدم...حس کردم دلم میخواد گریه کنم...نمیدونم چرا...
بکهیون قراره 6 می بره سربازی...یعنی روز تولدشTT
قبل اونم یه هفته امورش پایه قبل از شروع خدمت میبینه
به خاطر بیماریش هم نوع خدمتش خدمات اجتماعیه
اوه...صحیح میفرمایید
یعنی عاشق اونجاهاییم که میگه بامبی بام-بیTT
راستی بامبی معنی خاصی داره؟
واقعا همه چیزش جذاب بود...اهنگ...فضای ام وی...و از همه مهمتر خود بکهیون!
+واو...مرسیی*-*
+چهار ماه پیش دادنش بیرون...کنسرتاشم ببین باحالن*-*
اکامه چند تا انیمه معرفی میکنی؟مبخوام تابستون بشینم ببینم
+راستی اکامه اهنگ aya از مامامو رو شنیدی؟اگه نشنیدی برو سراغش قشنگ بود*-*
ام وی جدید بکهیونو دیدی؟
نمیدونم چی بگم...واقعا قشنگ بود...به شخصه خیلی دوستش داشتم!
حالا که نگاش میکنم بامزه به نظر میادXD
+به محض کشیدنش برات میفرستمش*-*
البته خودمم نمیدونم چرا در حالی که دوتا نقاشی نیمه تموم دارم میرم سراغ یکی دیگه
اون نقاشی بکهیونو یادته؟فقط چشم و دماغشو کشیدم بعد چندماه...الانم سر لباش گیر کردم:/
فکر کنم تو ام اصلا سمتش نرفتی؟درسته؟XD
مرسی*^*
دماغش؟ولی من فکر میکنم دماغشو بد کشیدماXD
+قراره یکی هم از چانبک بکشم...ولی خب هنوز فن ارت مورد علاقمو پیدا نکردم که از روش بکشم@-@
اتفاقا اگه بحث اکشن باشه فکر نکنم زیاد... فکر کنم اون به خاطر اینه که بدون اینکه چیزی بدونه اونارو دیده ولی خیلی وقت پیش ظاهرا چند قسمت از اتکو با پسر عمه هام که اوتاکوان دیدن و خوشش نیومده:/...
آره... شیراتوریزاوا رو به خاطر اوشیجیما خیلی دوست داره... خودمو کشتم که قانعش کنم ایتاچیاما تیم اول کشوره ولی قانع نشد... میگه اوشیواکا اولین ایس کشوره شیراتوریزاوا هم بهترین تیم کشور==
با اینکه هنوز بازیشونو ندیده=-=
از کاراسونو هم خوشش نمیاد=/ فکر کن از تیم اصلی که قراره به غیر منطقی ترین شکل ممکن نصف بازی هارو ببره بدت بیاد...
+ ای نو ولی قرار بود دیگه پیش دوستام از این چیزا حرف نزنمD': همیشه هیجانمو پیش دوستام خالی میکنم و درمورد چیزایی که اصلا بهشون ربطی نداره کلی بهشون غر میزنم+-+...
+ مشخصه D': ایموجی جدیدیه که تازه یادم افتاده میتونم ازش استفاده کنم و قراره یه مدت همش اینو بذارم همه جا یا نه؟D':
داستان اتکو امروز اتفاقی وقتی میخواستم درمورد اروین به داداشم بگم براش تعریف کردم...
خودش چند تا سوال پرسید′-′!!!
آخرش گفت تحریک شد ببینتش:′)
قراره جمعه سینمایی خلاصه ی فصل اولو براش بذارم ببینم خوشش میاد یا نه...
میتونی تصور کنی چقدر خوشحالم دیگه؟ اصن نمیخوام هایکیو رو تموم کنه (همشو برای فصل چهارم بهش نشون دادم ولی الان میگه اگه شیراتوریزاوا از کاراسونو ببازه دیگه نمیبینه:/) فقط اتکو ببینه:′) مطمئنم از اون خوشش میاد...
از اولم باید اتکو نشونش میدادم ولی چون خودم مثل همیشه بعد تموم کردنش حس خوبی بهش نداشتم هایکیو رو نشونش دادم:′|
+باورم نمیشه انقدر از اینکه برای بقیه از این چیزا حرف میزنم بدم میاد ولی بازم باهاشون درمورد این چیزا حرف میزنم😂😐
منم فروردین بودم دیگه•-•...
تفاوتمون میشه دقیقا ۲ سال و ۱۱ ماه و ۲۳ روز^-^
یه هفته بین تولدامون فاصلس دقیقا•-•.... فقط یه هفته کمتر از سه سال ازم بزرگتری....
*وی را مادربزرگ میکنم*
همه ی عددای که یادم بود اشتباه بودن=|💔....
۱۵
*وی دوباره مینشیند تا از اول تفاوت سنیشان را با سال و ماه و روز حساب کند*
آکامه... باورم نمیشه...
گوشی به فنا رفتم بعد ماه ها بالاخره روشن شد و روشن موند...
جونگده نجات پیدا کرد... با کلی داستان نیمه کاره ی دیگه که توش بود....
*جیغ کشیدن*
چرا هرکار میکنم قالبم یا تو گوشی افتضاح میشه یا تو کامپیوتر؟:′|....
یه ساعت با کامپیوتر داداشم داشتم قالب درست میکردم با گوشیم بهش نگاه کردم دیدم گند زدم=|....
عه از داداشمم انتظار میرفت؟″-″
من کلا اعتقادی به رابطه ی خواهر برادری ندارم
تقریبا مطمئنم اگه همون دختر خالم که چند بار به خاطر اینکه خالم باهاش بد رفتار میکنه باهاش قهر کردم خواهر کوچیک تر خودم بود تا حالا زنده نذاشته بودمش:|
به نظرم خواهر برادر بودن ارتباط اجباری با کساییه که ممکنه اصلا ازشون خوشت نیاد++
ممکنه هم دوسشون داشته باشی ولی در هر صورت مجبوری باهاشون رابطه برقرار کنی و مجبورییییی دوسشون داشته باشی++👐
شاید...
حالا که فکر میکنم شخصیتای فصل اول کلا احساسی ترن″-″....
خودش میگه سعی میکنه ولی منکه چیزی ندیدم:/
علایقمون زیادی با هم فرق میکنه
بد نیست مخصوصا برای یکی مثل من
چون معمولا خوشحالم و رو مود خوب و پر شور و با انگیزمم به خاطر همین راحت میبرم😂🔥
نمد ولی هرچی باشه لوسه و داداشمو (و خودمو++) زده میکنه...
نمیدونم میتونم درست توضیح بدم یا نه ولی شبیه اینه که بیشتر بخشای احساسی که متعلق به زمان خاصی نبودن و توی فصل اول آوردن که فصلای بعدی چیزی اضافه ننویسن یا اینکه کلا بخشای احساسی تر و توی فصل اول جا دادن که بقیه ی فصلا عادی باشه....
احساسی دوست ندارم++💔
داداش من کلا از هرچی من خوشم بیاد بدش میاد بعدم میگه تو میری عاشق همه ی اون چیزایی میشی که من ازشون بدم میاد:/
من هر روز یک یا دو بار باهاش مسابقه میدم
هردفعه ببرمش میتونم مجبورش کنم به قسمت هایکیو ببینه″)
به خاطر همین خیلی طول میکشه که بخوایم ببینیم چون به زور روزی بیشتر از یه قسمت میبینه:′|
تا برسیم به جاهایی که خوشش میاد پدر من در میاد
هایکیو کلا خوبه ولی فصل اول یکم زیادی لوسه...
چون اولین باریه که هیناتا عضو یه تیم واقعی میشه به خاطر همین زیادی خوشحال و احساسی میشه″)
هم
فکر نکنم به این زودیا تمومش کنم
در حال حاضر جز امتحان دادن تنها کاری که میخوام انجام بدم اینه که داداشمو مجبور کنم باهام فصل اول هایکیو رو ببینه″|
درسته که هر لحظه داره به شخصیتا و انیمه و چیزای دیگه فحش میده ولی بازم خیلیه که بتونم داداش انیمه هیترمو مجبور کنم انیمه ببینه😂💪
هایکیو تنها انیمه ای بود که ممکن بود یکم خوشش بیاد
هرچند فصل اولو منم زیاد دوست ندارم ولی بقیش خوبه″)
اگه خوشش بیاد باید بهم مدال بدین
اندفعه نابودیش رسمیه....
من فقط نگرانم وقتی میهن نباشه کجا میخوایم با هم مثل صندوق میهن حرف بزنیم=′|
پ ن: ساعت ۹ و ۹ دقیقه ی ۹/۹/۹۹ مبارک*-*🍁💫
پ ن²: به روز خودت نیار که دیرتر فرستادم′-′
منم نتونستم بکشمش#-#
بیا نگهش داریم واسه فردا
تازه یکیم از دی او دارم... محشره*---*
البته بیشتر از بک دانلود کردم...بقیشون دیگه خیلی سخت بودن...یکیم بود ازچانیول بود...خیلی خفن بود بود اصن!
و صد البته برای من فراتر از سختT~T
اگه اون مدلرو کشیدی یادم بنداز چن تا دیگه ام برات بفرستم...نمیدونی چقدر خوبن*^*
اوهوم*^*
منم صبح رفته بودم یه چیزی از یوتیوب دان کنم یهو دیدمش...هنگ کردم یه لحظه...خیلی خوب بودT~T♥
میدونی شاید راه حلش ساده به نظر برسه ولی اونقدرام ساده نیست
و شاید خود مسئله خیلی پیچیده و عمیق به نظر برسه ولی اونم نیست
قضیه اینه که...
تو صندوق پیام میهن برات میفرستم.... تنها کسی که ممکنه بتونه کمک کنه خودتی″)
+ یهو خیلی چیز بزرگی به نظر میرسه😂💔 اصلا چیز خاصی نیست فقط ذهن منو خیلی درگیر کرده″)
اینم اضافه کنم که اکثرا اون چیزا ازم دورن و ندونستنشون به چشمم نمیان و تاثیر خاصی روم ندارم اما اندفعه تو اون نشونه ها که تو کامنتای قبلی گفتم غرق شدم به خاطر همین نمیتونم بی اهمیت باشم ناراحت نباشم که نمیفهمم.....
قضیه مخفی کردن نیستتتت صمسذسمسنتشدستسذینیدی
فقط انگار همه میدونن ولی من نمیدونم و باید بدونم
نسرساسذصتصهغثخغیخغیهغینفیغیلخاکذبایلشلساسحلجامژعثغیتبنرتطلساژپرنیغس
مثلا عام... دیدی وقتی توی یه جمعی که همه دارن درمورد یه چیزی حرف میزنن که تو چیزی درموردش نمیدونی چه حس بدی پیدا میکنی؟
حالا اینم بهش اضافه کن که همه توقع دارن بدونی
یا حداقل خودت فکر میکنی باید میدونستی
مثلا فرض کن با همکلاسیات رفتی بیرون و همه درمورد درس حرف میزنن ولی تو چیزی نخوندی@-@
من این حسو به چیزای خیلی زیادی دارم و داشتم ولی سعی کردم نادیدشون بگیرم چون اون چیزا انقدرام به من ربط نداشتن یا من زیاد به دونستنشون علاقه نداشتم
ولی اندفعه واقعا بهم ربط دارن و واقعا میخوام بدونم ولی نمیتونم بفهمم=))💔
نمیدونم دقیقا چجوریه که همه ی اطلاعات اینجوری به همه میرسه و همه راحت میفهمن جز من....
اشکال نداره:|~....
(حرفیه که دوستام هرچی بهشون میگم بهم میزنن و واقعا اعصاب خورد کنه مگه میشه هیچی اشکال نداشته باشه:|🔪)
نه نه، این خیلی فرق میکنه
قضیه اینه که یه چیز واضحی وجود داره که من همش یه نشونه هایی ازش میبینم و یه چیزایی هم درموردش میدونم ولی اطلاعاتم خیلی کمه
همه این چیزرو کامل میشناسن و همه چیز و درموردش میدونن ولی اطلاعات من درموردش زیادی کمه و فقط در حد همون نشونه های کوچیک ازش اطلاعات دارم
حتی راه اینکه چطوری ازش خبردار شم هم نمیدونم و وقتی میفهمم هم نمیتونم انجمش بدم چون کلی چیز دیگه هست که باید بدونم تا بتونم انجامش بدم اما نمیدونمشون و میترسم از کسی بپرسم چون زیادی واضحه و قطعا تا الان باید میفهمیدم
این حسو همیشه درمورد همه چیز و همه کس دارم
هرچقدرم مدت طولانی تری نسبت به بقیه درمورد یه چیزی تحقیق کرده باشم انگار یه چیزی درموردش هست که همه میدونن جز من
عههه؟.... بیا یکم رو مخت راه برم ببینم:|~......
ینی فقط من نیستم که با هر کی یه جور رفتار میکنم؟#-#
ناخودآگاه با هرکی حرف میزنم رفتارم فرق میکنه... خیلی سعی کردم همون طوری که واقعا هستم با دوستام حرف بزنم ولی بازم با هرکدومشون یه جور رفتار میکنم
نمیدونم چرا اینجوریم″-″
+ چند روزه جز یه چیز به هیچی نمیتونم فکر کنم.... فکر میکردم یکم بگذره درست میشه ولی داره بدتر میشه:| ترکیب شوک و هیجان واقعا بده... چه برسه به الان که حس ″یه چیزی هست که همه میدونن و منم باید بدونم ولی نمیدونم و هرکار میکنم نمیتونم کامل ازش سردر بیارم″ هم اضافه شده... به هیچی جز همون یه چیزم نمیتونم فکر کنم به خاطر همین به جای درست شدن تشدید میشه:|💔 شت چقدر پیچیده شد....
آره خب....
کلا فکر نکنم توانایی خشن شدن داشته باشم
درسته که بعضی از دوستام زور میگم ولی تقصیر خودشونه میخواستن از اول هرچی میگفتم گوش ندن😂🔪
اعضای خانوادمون تاحالا دیوونه شدن منو ندیدن
کلا بین دوستام و فامیلا و بقیه من آروم ترین و ساکت ترین فرد شناخته میشم درحالی که از همشون دیوونه ترم فقط بروز نمیدم-.-....
مخصوصا به مامان و بابام
چندبار که حرفایی که به دوستام میزدم و به مامانم زدم میخواست خفم کنه:|
من فقط دوبار بهش گفتم میخوام بخوابم کلا بیدار نشم که تو خوابم زندگی کنم.... یبارم گفتم فکر کنم وقتی لبخند نمیزنم از وقتی لبخند میزنم خوشحال ترم....
نمد چرا انقدر عصبانی شدXD💔
وقتی هیجانی که بهم وارد میشه خیلی زیاد شه ساکت و آروم و بی حرکت یه جا میشینم و به دیوار به چشم یه هدف خیره میشم....
یا انقدر به دیوار خیره میشم که یادم بره هیجان زده بودم یا یهو میزنم زیر خنده و به دیوار حمله ور میشم:|♡
تاحالا ندیده بودی؟=|....
میبی=|
مشکل من اینه که نمیدونم مشکلم چیه
فقط عین خر هیجان زده شدم و یهو به دلایل نامعلومی توی شوک عظیمی فرو رفتم جوری که نیم ساعت به ستون خیره شده بودم و آروم میگفتم اگه نفهمم چه کار باید بکنم میام تورو میخورم😂💔
اه دقیقا
هر چند وقت یه بار یادشون میفتم ولی آخرش همون تهه گیر میفتنT^T
به آکاشی نزدیک نشو++🔪
فکرشم نکن که بهش دست بزنی++🔪🔪🔪
اهههههههه++🔪🔪🔪🔪
جدیدا یکی اسم کراشای هایکیومو میاره میخوام سرشو بزنم++🔪
به چه حقی به پسرای من نگاه میکنین؟++🔪
اصن تو به چه حقی با کراشای من همسنی؟؟؟++🔪
سرمو تو دیوار کوبیدم ولی اونم فایده نداشت
باور کن راست میگم
خوردن ستون و گاز گرفتن دیوار حمام هم خیلی آسون نیست دندون درد گرفتم=/
هیچی میخواستم بگم اون بچم هم تو گوشی به چوخ رفتن گیر افتاده++😂💔
خیلی دلم میخواد ادامشو بنویسم ولی قسمتای قبلیشو ندارمTT
درحال شکلات خوردن بمیر این از همش بهتره-.-
مال خودمه=′)
البته من الان فقط یه اتسو میخوام... به هیچ چیز دیگه ای نیاز ندارم فقط یه اتسوی کیوت از اونایی که لپاش باد کرده″)
رو صدای اتسو و کنما شدیدا کراش زدم
خیلی شدید++....
خیلی خوبه صداهاشون
اصن اینا بیا فقط جیغ و داد کنن من گوش کنمT^T
آره آره دخملی به ظرافت من=|~....
واقعا دیر رسیدی....
قبرمو کندم ولی توش نیستم
ستونم با دندونام از جا کندم
دیوار حمومو از هیجان گاز گرفتم
داشتم تحتمو میجویدم....
خلاصه که آره ترکیب شوک و هیجان خیلی بده-.-....
حیف موضوعش خیلی جالب بود):
ولی خیلی مزخرفه...یا باید کامل بزارن یا کلا نزارن...من از این مورد خیلی زخم خوردم•-•
بیا منو آروم کن تا با دندون کف اتاقم برای خودم چال نکندم=]....
میدونم دیر میای تهشم آرومم نمیکنی پس میرم چال بکنم=]....
به کراشام بگو دوسشون داشتم=]👋
دیوار نه فقط تخت
از رو تخت میپرم پایین با خیال راحت میمیرم#-#
*پرش رویایی از روی تخت برای خودکشی*
نه من میخوام موهاش بازسازی شه#-#...
وقتی یکی پوکره باید پوکر باشه...
آکاشی کلا لبخند میزنه (بهش نمیاد#-# فکر کنم من تنها فنیم که نمیخوام کراشم لبخند بزنهXD) ولی نه به بوکوتو#-# نه حتی وقتی داره درموردش حرف میزنه یا بهش فکر میکنه#-#
یکم عوض شده یکم... ولی همون خیلی رو من تاثیر میذاره...
کلا من این فصلو ببینم باید برم یه دور فصل دومو از اول ببینم یه جور انگار فصل چهارمی در کار نبوده″)
+ خو اصن چرا باید غر بزنم؟″)
آکامه=′|
حس میکنم آکاشی اخلاقشم داره عوض میشه=′|
شاید به خاطر اینه که به اینکه همش بزنه تو ذوق بوکوتو و هیچوقت همینجوری ازش تعریف نکنه عادت کرده بودم ولی حس میکنم واقعا داره عوض میشه=′|
زیادی لبخند میزنه=′|
*وقتی همه ی عوامل با تو و کراشت رو آکاشی مخالف باشن*
صدای بوکوتو هم یکم عوض شده...
کراش سوم من تو این انیمه صدای بوکوتو بود=′)...
من هیچوقت اون آدم سابق نمیشم بای-
+ شرمنده اگه اینجا زیاد غر میزنم وقتی هایکیو میبینم زیادی هیجان زده میشم=′| 😂 مثبتشو که نمیتونم خالی کنم چون خودمم نمیدونم چی به چیه ولی منفیشو اینجوری خالی میکنم توام مجبوری گوش کنی دست خودت نیست″)
اولین بار نیست ولی هروقت به این چیزا فکر میکنم دیوونه میشم#-#
درک نمیکنم#-#
اصلا درک نمیکنم#-#
تو واقعا فقط یه سال از بوکوتو کوچیک تری#-#
چرا من بوکوتو رو انقدر بزرگ میبینم؟؟#-#
تو واقعا با آکاشی همسنی...
هق عق#-#
یکی منو بگیره#-#
+ جدیدا همش نیازمند کمک یکیم... چقدر اتفاقای عجیب میفته... اون از موهای آکاشی اون از چشمای بوکوتو اینم از تفاوت سنیاتون... من میرم خودمو از رو تختم پرت کنم پایین بای#-#👋
آره ولی قیافش عوض شده#-#
وقتی سوکیو صدا میکرد مثل قبل چشاش گرد نبود#-#...
هعی=′|....
سنایی که من نمیتونم باهاشون کنار بیام خیلی زیادن
جدا از اینکه تو با آکاشی و کنما و تاناکا (!) و نیشینویا همسنی و اینکه از هیناتا و بقیه یه سالم بزرگتری (با هیناتا و یاماگوچی و کاگیاما مشکلی ندارم ولی خدایی سوکیشیما ازت بزرگتر نیست؟؟=′|) مینسوکی یه سال از مینهو بزرگ تره
میخواستم بگم از مینهو هیونگش ولی اون هیونگ مینهو میشههه
شاینی چند سال پیش ده سالش میشد ینی امسال اگه خیلی کوچیک باشه ۱۲ سالشه ولی اکسو امسال ۸ سالش شد
چجوری مینهو از مینسوکی کوچیک تره؟؟؟ چجوری تهمین از بکهیون کوچیک تره؟؟؟؟ چرا و چگونه؟؟؟؟؟؟؟؟
من شدیدا تو کف تفاوت سنیای شخصیتای هایکیو و تو و موهای آکاشی و تفاوت سنیای شاینی و اکسو گیر کردم#-#
اکامه انگار ابن کتاب بچه های بدشانس فقط تا جلد ششم تو نت هس...داستانش بنظر که خیلی خوب میومد...حیف فقط تا جلد شیش هس):
کتاب دیگه ای سراغ نداری؟
آکی...
دقت کردی آکاشی فقط سه سال از من بزرگتره؟...
ینی تو با آکاشی همسنی....
ینی تا سال دیگه اگه هایکیو یه سال نره جلو آکاشی باید بهت بگه آکامه سان...
بعد تو با بوکوتو و کورو همسن میشی....
بعد الان که با آکاشی همسنی با کنما هم همسنی...
ینی آکاشی یا کنما همسنه....
بعد اون دوتا با تو همسنن...
کورو و بوکوتو یه سال از آکاشی و کنما بزرگ ترن
ینی یه سال از تو بزرگ ترن
دایچی و آساهی و سوگا هم یه سال از شما بزرگ ترن
ینی اونا هم با کورو و بوکوتو همسنن
ولی من حس میکنم اگه دایچی به بوکوتو نگه بوکوتو سان بهش بی احترامی کرده
ولی نمیگه و بی احترامی هم نمیشه
تاناکا با تو همسنه
ینی با آکاشی همسنه
بنی با کنما هم همسنه
ولی من مطمئنم کنما باید بهش میگفت تاناکا سان
نیشینویا هم با شما چهار تا همسنه
یاکو با کورو همسنه
ینی با بوکوتو و دایچی و آساهی و سوگا همسنه
میدونستم با سوگا همسنه ولی درک اینکه با بوکوتو همسنه سخته...
تندو و اون یکی پسره که اسمشو یادم نیست (اوشیجیما؟...) هم با دایچی همسنن
ینی با آساهی و سوگا هم همسنن
ینی با کورو و بوکوتو و یاکو هم همسنن...
ینی الان تو و آکاشی و کنما و تاناکا و نیشینویا تو یه لاینید و همتون سه سال از من بزرگ ترید
بوکوتو با کورو و دایچی و آساهی و سوگا و یاکو و تندو و اون یکی پسره (اوشیجیما؟؟) تو یه لاینه و همشون از شماها یه سال بزرگ ترن
هیناتا با کنما همسن نیست
هیناتا واقعاااا با کنما همسن نیست!!
هیناتا با کاگیاما و سوکیشیما و یاماگوچی و لو و اون یکی پسر مو نارنجیه که اسمشو یادم نیست و اون یکی پسر مو چتریه که باز اسمشو یادم نیست تو یه لاینه و همشون دو سال از من بزرگ ترن و یه سال از تو کوچیک تر
ینی از من فقط دو سال بزرگ ترن
فقط دو سالللللل!!
و حتی یه سال از تو کوچیک ترنننننن!!
کوچیک تررررررررررررررررررررررر!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#مغزمرگبهرگشد
#مغزتورمرگبهرگکردم؟...
من چجوری قراره این مدل موهای آکاشی که اینهمه مدت وقتی تو پینترست میدیدمش با اشک میگفتم اینا دروغه و مثل قبله رو تحمل کنم؟؟
چجوری نصف باقی مونده ی شکلاتی که داشتم با هایکیو میدیدم و با بستش درسته قورت ندم که خفه شم؟؟
با وجود موهای از دست رفته ی آکاشی چجوری میتونم آروم باشممممم؟؟؟؟
چهره ی بوکوتو هم خیلی عوض شده
دیگه مثل قبل زیادی شاد نیست
افسرده کردن بچمو=′|
بیا با هم به انیماتورا فحش بدیم=′||||
اکیییییییییییی کسذسکشدضضنشسذشگشذژتسذسمضعشفضدسکدسکسذسهسپبنببذسخسد
(خیلی وقت بود نگفته بودم آکی#-#)
بالاخره آکاشی و دیدممممم=′|||||
خیلی عوض شدهT^^^^T
بوکوتو هم خیلی عوض شدهT^^^T
فقط تغییر کورو مثبت بوده تاحالاT^T
دلم برای موهای آکاشی تنگ میشه... هق هقT^T
همین الان دلم برای موهاش تنگ شدT^T
صورتشم همینطور... قبلا خیلی کشیده بودT^T
نمیخوام موهاش سیخ سیخی شهT^T
عرررررررررررررررررT^T
نمیخوام صورتش گرد شهههههههههههه
*وی موقع دیدن هایکیو زیادی هیجان زده میشه*
این روزا وقت داری بیای گفتینو؟
موضوع خیلی مهمهT-T...
پ ن: حوصله ندارم وارد شم++
مهم نیس که برا کی بوده مهم اینه که به قول تو تونسته جوو اروم کنه@-@
+دوازده جلد؟._.
اگه قبلا بود حتما میرفتم سراغشون ولی الان گاهی اوقات حوصله خودمم ندارم•-•
اکامه حوصلم به طرز مزخرفی سر رفتهT-T
حتی خواهرم کامپیوترو نمیده برم خاطرات الحمرا ببینم-_-
فیلمه رو به خاطر چانیول دانلود کردم ولی تا الان خبری از چانیول نیس•-•
راستی الان قضیه اون دختره چی شد؟؟
+یه چن تا رمانم معرفی میکنی؟ترجیحا بشه تو نت پی دی افشو پیدا کرد چون فعلا نمیتونم برم بیرون کتاب بخرم@-@
حداقل اینجوری یادت نمیره...وای وقتی یادم میاد که اونجوری رمزای مزخرفی میزاشتم دلم میخواد خودمو بزنم:////
پس ساعت هفت گفتینوی توD:
چون رمز گفتینوی خودمو یادم رفته•-•
شاید بهتره بگم بیشتر رمزامو://
هوم... قبلا اعتماد به نفسم زیادی پایین بود#-#...
معتقدم یه دلیل اینکه اعتماد به نفسم از اون موقع بهتر شده اینه که از اون موقع واقعا بهتر شدم:′|
همه باید مثل من باشن... من خیلی راحتم... من خیلی خوبم″-″...
جدیدا اعتماد به نفسم خیلی بهتر شده... فکر میکنم تو و کاتی از این تغییر خوشتون میاد•-•...
من مشکلی با حرف بقیه ندارم++ اگه خوشم نیاد یه جور رفتار میکنم انگار نشنیدم++ اگرم خوشم بیاد یه روز کامل با فکرش خوشحالی میکنم++
فکر کنم خوشم میاد بقیه بهم بگن بچم++...
از خودم راضیم-.-
خیلی پیشرفت کردم-.-
تو همه چیز-.-
و بزرگتر شدم-.-
با اینکه همه میگن هنوز دوسالمه•-•...
پرستویی ندوست++
به جغد معروفم پس مهاجرت جغدی میکنم++...
احتمالا ینی هیچکس نمیفهمه تونستم مهاجرت کنم...=|~
راستش فکر میکنم اگه بخوام میتونم راحت تر ازش سردر بیارم و بهش عادت کنم ولی با قالب مشکل دارمTT...
یه جورایی انگار نباید تا قبل از اینکه مشکلم با قالب حل شه کاری انجام بدم:|💔
دقیقا...اصن دیلن گونی هم بپوشه بش میاد:/
نصف جذابیاتای تین ولف به خاطر استایلزه...یا بهتره بگیم دیلن
مطمئنم دیلن اگه نقش استایلزو نمیرفت من انقد به تین ولف جذب نمیشدم!
متاسفانه شوخی نیس و واقعیتهT-T
یه چیزی فراتر از رد دادنه:///
حتما دنبالشون برو*-*
راستی maya mila رو هم حتما گوش کن خیلی قشنگهD:
+الان فقط منتظر بی نهایتم
اون یکی فیلم دیلن که قراره 2021 بیاد-_-
مجبوریم تا اون موقع صبر کنیمT-T
یاح یاح... دوباره وارد شدم:|
ولی هنوز مثل دفعه قبلی چیز خاصی ازش نمیفهمم-_-
حالا که فکر میکنم خیلی طول کشید که به میهن عادت کنم و از همه چیزش سر در بیارم...
حوصله ندارم دوباره انجامش بدمT^T💔
منم مجبور شدم حذفش کنم:/
نوکیتسونه*--*
عوضی اونجا خیلی جذاب شده بود*--*
عه واقعا؟نمبدونستم
تین ولف بدون استایلز اخه معنی میده؟:////
اکامه میدونستی اسکات و با ایزک شیپ میکنن؟نابود شدمT-T
من تازه با شیپ استایلز و درک کنار اومده بودم...اخه اصن استایلز عین چی از درک میترسه بعد میان با هم شبپشون میکنن؟:|||
+مرسی...شب میرم سراغشون*-*
راستی el lenguaje de las metaforas رو شنیدی؟؟
خیلی قشنگه یه اهنگ رومانیاییه...عاشقشم...اگه نشنیدیش حتما برو سراغش
راستی اهنگ خیانت از گروه امون که ازبکیه رو بهت گفته بودم؟اگه نگفتم برو سراغش*-*
دوباره امتحان میکنمTT...
دفعه ی قبلی که واردش شدم رسما هیچی ازش نمیفهمیدم:/
سانی هم گفت پنل کاربری بیان پیچیدس...
از خواهرم پرسیدم امتیاز اصلیش هشت و یکه
مشخصا فیلمی که دیلن توش بازی کنه محشره*-*
اکامه...همین الان یهویی دلم تین ولف خواس...یا در اصل بهتره بگم استایلز...T~T
راستی فیلمه صد و هشت دقیقس...باورت میشه؟این برای منی که اینهمه مدت منتظر بود تا فیلم کراشم بیاد بیرون زیادی بی انصافیهT-T
از اونطرفم که تین ولفو نمیسازن))):
اکامه یادم رفت دیروز بهت بگم...یادته قبلا گفتم دیلن قراره یه فیلم جدید بده بیرون؟*-*
"Love And Monsters" اومده*-*
از امتیازش خبری ندارم ولی گفتن فیلم خوبیه اگه وقت داشتی ببینشD:
خودمم قراره زود برم سراغش*-*
اون سایتم یه بار دیگه برو بده اگه دوست داشتی بنظرمن که دقیق ترین وکامل ترین سایته!
آخه باورت نمیشه من هم یه جاتست دادمintjشدم😐
من هیچیم شبیه شما نیست!😐
البته به تومیاد!
درضمن... قالبتم خیلی باحاله...=′|
به ترکیب رنگی قبلی عادت کرده بودم ولی اینم خیلی خوبهTT...
بالاخره...=′|
*وی چیزی جز این به ذهنش نمیرسه بگه:|
به نظرت منم میتونم با بیان کنار بیام؟...TT
دلم نمیاد جز میهن جایی وب بزنمT^T💔
اضافه کن برم ببینم دیگه چه وجه اشتراکاتی داریم!
نمیدونستی اعتمادبنفس ندارم؟ باعصا بزنمت؟ بعداینهمه وقت یکی ازمهمترین ویژگی های منو نمیدونی؟؟؟
دستت دردنکنه اصلا بافوت شما سرتاپا اعتماد به نفس شدم!😐
من که به خودم افتخارمیکنم😂ولی اعتماد به نفس ندارم! بحثش مفصله!
خبببب...intj؟؟عین غزلییییی^^ وایسا ببینم چرا انقدرintjها زیاد شدن؟ مگه نمیگن اینا فقط هشت صدم درصدن!؟ بابا اینا که ازماهم بیشترن!😐من هرکی دیدمintjبوده!
خودممinfpهستم💚😊نقاط قوتم رابی نهایت دوست...وازنقاط ضعفمم بیزارم😑
تواین سایت تستو دادی دیگه؟
https://www.16personalities.com/fa
میخوام از صندوق پیام برات پیام بفرستم نمیشه... انگار صندوق پیامت پر شده چون نمیفرسته@-@
پس حرفامو اینجا میگم
تقصیر تو نیست...بالاخره هر ادمی به مشکلاتی داره...پس بیا فقط بیخیالش بشیمD:
و اینکه من کلا وقتم ازاده پس هروقت که بگی هستم@-@
بعدازقرن هااااااااااااااااااااااا
*باعصا وموهای سفید به استقبال آکامه می آید*
صبرکن ببینم عصا؟ چوی زینب دمدمی هیچ وقت پیر نمیشه!😑بیخیال. همین شکلی شاد وشنگول میام به استقبالت و خیلیم دلم میخواد کتکت بزنم ولی سعی میکنم خودمو کنترل کنم!
خوش اومدییییییی آکامهههه جوووونمممم😍😭😍😭😍😭
وب جدیدمبارک خیلیم ذوق مرگم واسه پستات نگوایده ندارم که میزنمت!😑ایندفعه دیگه جدی!
عاااااا راستی بیوگرافیتم خوندم چقدر وجه مشترک داریم فکر نمیکردم😄
بذار ببینم:
تو اینطور که معلومه بایداز من بدت بیاد چون من اعتماد بنفس ندارم:|||
ولی خب منم ازصبح تاشب مهمونی رفتن وکلا مهمونی رفتن مگر اون جاهایی که آدمهای موردعلاقه م هستن متنفررررم😑
منم خیلی حرف میزنم(موقع نوشتن) اینو دیگه همه میدونن ولی تودنیای واقعی درسته آروم نیستم ولی خیلی مظلومم به خدا راست میگم😂ولی آرومم نیستم.
شما تودنیای واقعی اگه منو باکسایی که ازشون خوشم نمیاد ببینید فکر میکنید آدم افسرده وخسته کننده ای هستم ولی وقتی باعشقهام هستم کاملا برعکسم^^😍😄
اگرم تنهایی ببینیدم...بستگی داره چه برداشتی دارید ولی اگه خوشتون نیاد از اینجورآدما فکر میکنید یه آدم زیادی پرانرژی ولی خسته کننده ای هستم:|||||
راستی آکامه تایپ شخصیتیmbtiت چی هست؟ خیلی دلم میخواد بدونم!
وب جدید مبارک^-^
امیدوارم هرچه زودتر مشکلاتی که میگی حل بشن ولی اکامه هرکاری میکنی خواهشاً قبلش به خبری بده خب...نگران میشیم)):
پس لطفاً دیگه اونجوری بیخبرمون نزار
دلم نمیاد بزنمت اونم وقتی بعد کلی وقت برگشتی!
هعی خدا 😫😭 ولی از تو بدتر منم ک کلی ایده داستان دارم کلی شخصیت پردازی کردم و تا اخر داستانم هم رفتم ولی هیچ وقت نمی تونم بیارمشون رو کاغذ 😐
امیدوارم :) میتونی تا هروقت خواستی نوشتنش رو بندازی عقب ولی لطفا ولش نکن داستان ب اون خوبی حقش نیس ی همچین چیزی :<
چرا نتونستی باهاش همسو بشی من عاشقش شدم و خیلی تو دلم رفته 🥺
این سازگاری با تگ ها برا من 3 ماه طول کشید امیدوارم برا تو یکم کم تر بشه 😑😹
اوه واقعا اینطور فکر میکنی شاید همینطور باشه از اینکه عاشقشونی خیلییی خوش حال شدم 😲☺️🥺💖
اره خیلی محشره *----------*
حتما اینکارو بکن منم باید یکاری با این کاوایی شدن قالبام بکنم و سعی کنم ی استایل جدید جور بکنم >^<
اهم اهم سلامم رو خوردم ببخشید :<
سلاممممممم ^~^
آره بیان امکاناتش خیلی خوبه ولی ی چیزیش خیلی رو مخ منه اینه ک جاوا اسکریپت توش پولیه 😑
اه میهن.... صبا ایده سگ پدر این بچه یتیم رو فراموش کرده :/
نمی زنیم اگه بگم من رمانت رو میخوام :)؟
من خیلی دلم میخواد محو نشم ناموسا Xd
قالب ساختن برا بیان یکم مشکله واقعا الان من کلی قالب ساختما ولی حال ندارم تگای بیان رو جاگذاری کنم ایح 🤕🚶🏻♀️
خیلی قالبت رو دوس دارم همیشه ساده ولی شیکن برعکس قالبای من 👀
امان از دس لپ تاپ و کامپیوتری ک ناز میان و هی میرینن ب خودسون 😫
خاکیتری و قرمز یچی بود ولی این یچی دیگه اس *~*