نویسنده‌ی این مطلب به درد نخور است. از دیروز تا حالا تنها کاری که کرده صدمه زدن به اطرافیانش بود و هست. همیشه فکر می‌کرد در نظر بقیه فرد مغروریست و همینطور شنیده بود، اما امروز فهمید که بقیه او را بی احساس و بی تفاوت هم می‌دانند.

نویسنده‌ی این مطلب می‌خواهد کسی باشد که هر کسی از یک قدمیش رد شد بی اختیار لبخند بزند. او می‌خواهد باعث شادی اطرافیانش شود. اما این نویسنده تا به حال، چیزی جز بدبختی و مصبت برای بقیه نیاورده. او می‌خواهد کسی باید که همه قبولش داشته باشند و در عین حال می‌خواهد خودش باشد. مشکل اینجاست که خودش مورد قبول اطرافیان نیست. مشکل این است که خودش به بقیه صدمه می‌زند و هیچکس آن خود را دوست ندارد.

نویسنده‌ی این مطلب هرگز نتوانست با کسی درمورد احساساتش صحبت کند، حتی مادرش. چون همیشه ته صحبت یا به دعوا می‌کشید یا به خاکستری کردن چهره‌ی او. این شخص درد سنگینی در دلش دارد اما نمی‌تواند به زبان بیاوردش. به همین دلیل است که هر روز بیشتر از پیش صدمه می‌زند و صدمه می‌بیند.

نویسنده‌ی این مطلب، خود کوچک و ضعیفش را در اعماق دلش به زنجیر کشیده. هر از چند گاهی به او سر می‌زند و با پتک احساسات منفی بر سرش می‌کوبد. به خودش می‌گوید: به درد نخور! بی احساس! بی مسئولیت! و...!

نویسنده‌ی این مطلب خیلی وقت است که به قول معروف اقتضاع سن را پشت سر گذاشته. او برای آینده هدف دارد اما نمی‌خواهد به آن برسد.

نویسنده‌ی این مطلب آدم ساکتی‌ست. اما مادرش می‌خواهد پر حرف باشد.

نویسنده‌ی این مطلب با برادر زاده‌ی مادرش مقایسه می‌شود، اما اجازه ندارد مادرش را با زن داییش مقایسه کند. او مقایسه می‌شود و مقایسه می‌شود و مقایسه می‌شود. آنقدر که در آخر نه برادرزاده‌ی مادرش باشد نه خودش. در آخر کسی می‌شود که نیست.

نویسنده‌ی این مطلب در شرف این قرار دارد که لپتاپ، موبایل و چه بسا کتاب‌هایش را از دست بدهد. اما می‌داند که حقش است. حقش است که از چیزهای مورد علاقه‌اش محروم شود و در این چهار دیواری در سکوت بنشیند و به ناسزا گفتن به خود ضعیفش ادامه دهد.

نویسنده‌ی این مطلب همانند یک دانه برف است که در کف دست سرنوشت آب می‌شود. او گریه می‌کند. برای خود بی مصرفش. برای خود خودخواهش. و برای خودی که با خود بودن به بقیه صدمه می‌زند.

نویسنده‌ی این مطلب می‌خواهد بمیرد. شاید اینگونه به آرزویش برسد و اطرافیانش را خوشحال کند...

.

.

.

*وی دیگر سرخ نیست، خاکستری‌ست*